Textruta: Textruta: در باره ما
ما بخش کوچکی از کمونیستها هستیم که برای جامعه ای فارغ ازطبقات واستثمار وسلطه مبارزه میکنیم . رسیدن به چنین جامعه ای بدون دستیابی طبقه کارگر به اداره اقتصاد وسیاست مقدور نیست . باید از هر طریق ممکن وانقلابی به سازمانیابی طبقه کارگر کمک نمود. پراکندگی موجود میان نیروهای انقلابی که نمود بحران جنبش کمونیستی است مانع بزرگ تشکل یابی کارگران است .یکی از راههای موثر که تاکنون در پروسه سازمانیابی  انکشاف یافته پروژه های همکاری است. ما برای گسترش این همکاریها با اهداف فوق تلاش میکنیم. 
Textruta: نکات برنامه ای که ناظر بر فعالیت مشترک ما در هسته اقلیت است 

هسته اقليت جمع کوچکی از فعالین کمونیست است كه از طریق شرکت در مبارزه طبقاتی کارگران علیه سرمایه و  در راستای تدارک  و سازماندهی انقلاب سوسیالیستی علیه مناسبات سرمایه داری واستقرار جامعه كمونيستى تلاش مى كنند.جامعه اى که فارغ از دولت، طبقات، سلطه ، ستم و استثمار است. پيش شرط ایجاد چنین جامعه ای، یک دوره گذار است که از آن بنام سوسیالیزم یاد میشود. این دوران گذار با  به زير كشيدن نظام سرمايه دارى و درهم شکستن ماشین دولتی آن و برقرارى دولت كارگرى متكى به خودحكومتى كارگران و زحمتكشان آغاز میشود.
دولت کارگری برخلاف دولتهای سرمایه داری که دربهترین حالت میان احزاب یا ائتلافی از آنها، دست بدست میشود، اساسا دولتی حزبی نبوده بلکه دولتی است شورایی  از طراز کمون، و  متکی بر دموکراسی مستقیم.  دموکراسی مستقیم و شورایی بر آزادیهای بی قید وشرط سیاسی استوار بوده وحق اعتصاب واعتراض وتشکل وانتخاب شدن وانتخاب کردن درتمام سطوح اداره جامعه را برای آحاد جامعه تعطیل نابردار میداند  و نیز حق رای عمومی را از طریق تامین دخالت فعال در سرنوشت خویش گسترش داده وقانون گذاری واجرا آن را وظیفه توامان شورا ها میداند.
 مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، نه فقط منشا تقسیم جامعه به طبقات متخاصم واستثمار فرد از فرد بلکه بعنوان یک رابطه اجتماعی منشا سلطه انسان بر انسان دیگر ومغایر با خودحکومتی واقعی احاد جامعه بر سرنوشت خویش است. دولت کارگری،الغا واجتماعی کردن مالکیت خصوصی بر وسایل تولید را دردستور کارخود قرار میدهد. دولت کارگری از این رو که استثمار انسان از انسان را درزمره حقوق فردی واجتماعی برسمیت نمی شناسد دیکتاتوری پرولتاریا محسوب میشود. هدف دولت کارگری ودیکتاتوری پرولتاریا (برخلاف تجربه ها و دیدگاه های وارونه و یا مسخ شده ، کاربست روش های استبدادی در جامعه نیست، بلکه)  ایجاد ملزوماتی است که به محواستثمار وسلطه وطلوع واقعی آزادی و تحقق حاکمیت احاد جامعه بر سرنوشت خویش منجر شود.
آغاز دوران گذار یعنی سوسیالیسم در ایران با تحقق مطالبات زیر برجسته میشود:
١-سرنگونى انقلابى رژيم سرمايه دارى جمهورى اسلامى و برقرارى دولت كارگرى متكى برخودحكومتى كارگران و زحمتكشان
2-انحلال دستگاه بوروكراتيك -نظامى و قضايى جمهورى اسلامى وبرقرارى جمهورى شورايى و نهاد هاى دموكراسى مستقيم   و شورايى در همه عرصه هاى اقتصادى،سياسى،فرهنگى و اجتماعی .
3-تضمین بی قید و شرط آزادی های سیاسی،لغو مجازات اعدام و برچیدن زندانهای سیاسی . آزادی انتقاد بدون حصر واستثنا از جمله نقد مذهب.. آزادی بیان وقلم ،. آزادی پوشش ، زندگی ومسافرت به هرکجا وبه اختیار خویش .  .
4ـ جدایی دولت از مذهب.  لغو مذهب رسمی .سیستم آموزشی باید اساسا غیر مذهبی باشد. آزادی ادیان  و ازادی انتخاب مذهب و بی مذهبی بعنوان امری خصوصی.
5-محو ستم جنسیتی. مبارزه براى رهايى زنان از كليه قيد وبند هاى نظام اجتماعى و فرهنگى پدر/مرد سالاراز طریق برچیدن قوانین تبعیض امیز.  لغو حجاب اجباری. اقدام برای اجتماعی کردن کارخانگی و مقابله با سنت ها، اخلاقیات و رفتارهایی که منجر به کنترل و سلطه بر زنان می شود. انتخاب ازادانه روابط جنسی و گونه های مختلف آن نظیر،هم جنس گرایی،دگرجنس گرایی و غیره. 
6-تضمین حقوق کودکان. لغو کار کودک .ممنوعیت و مجازات برای خشونت و کودک آزاری و هر گونه سوء استفاده جنسی از کودکان
7-رفع هر گونه ستم قومی و ملی.
8-مراقبت از محیط زیست و جلوگیری از هر عاملی که به محیط زیست آسیب برساند
9-سازمانیابی كارگران و زحمتكشان در تشكل هاى خودسامان و خودگردان متكى به منافع طبقاتى آنها و بر محور ستيز كار بر عليه سرمايه
11-ايجاد سيستم رفاهى پايدار كه متضمن حق كار و بيمه بيكارى،درمانى و بازنشستگى ونيز بهداشت و درمان وآموزش رايگان ومسكن مناسب براى همه آحاد جامعه باشد..
12-افزایش ساعات فراغت ازطریق کاهش ساعات کار بعنوان شاخص رفاه اجتماعی و شکوفایی استعدادو خلاقیت افراد در جامعه
13- تلاش براى تحقق انترناسيوناليسم سوسياليستى و كارگرى و ملزومات آن
مطلبات فورى كه ما براى آن تلاش مى كنيم  با جنبه هاى استراتژيك خواسته هاى ما در رابطه است وزمينه تحقق آن راهموار مي كند.اين مطالبات و جنبه بديل آن در شعارمحورى "كار،رفاه،آزادى، جمهورى شورايى" برجسته مى شود